پیام صوتی اخیر ملا هیبت‌الله امیر اداره کندهار طالبان، که در آ برعلاوه تطبیق قوانین سختگیرانه‌تر شرعی و سنگ‌سار زنان، به وسعت دادن مفکوره طالبی تعهد کرده است؛ نه جای تعجب است و نه حرف جدید.
طالبان یک تجربه زنده برای افغان هاست و هیچ جنبهٔ از ایدیولوژی غیرانسانی آنها برای افغان‌ها پوشیده نیست. اما اینکه چرا این پیام در این زمان منتشر می‌شود، اهداف خاصی دارد. مخاطب پیام ملا هیبت‌الله، افغان‌های عادی و جهانیان نیستند، بلکه او از طریق این پیام، طالبان ایدیولوژیک سطح پایین را که در بیست سال گذشته در افغانستان جنگیدند و در مدارس پاکستان مغزشویی شده اند، مخاطب قرار می دهد.
این قشر طالبان افکار بسیار خشونت آمیزی و متشدد دارند که در هیچ بازی‌های سیاسی و سازش‌های رهبران ارشد طالبان دخیل نبوده اند. اینکه رهبران طالبان بعد از معامله با امریکا و متحدانش به قدرت رسید از جنگی که این قشر طالبان در آن مشغول بودند دیگر خبری نیست. با گذشت هر روز در ذهن این قشر طالبان پایین رتبه سوالات، جدی مطرح می‌شود.
دلیل واضح آن، تصامیم رهبران طالبان پس از حاکمیت در افغانستان است، که در هر مرحله از منافع امریکا حمایت می کنند. به همین دلیل، امارت برای شماری از این قشر طالبان جاذبه مذهبی سابق را ندارد و با گذشت هرروز، به حزب تحریر، سلفی‌ها، القاعده، تحریک طالبان پاکستان، داعش و گروه‌های مشابه این‌ها می‌پیوندند. موضع بزدلانه طالبان در قبال حمله اسرائیل به فلسطین، این قشرطالبان را به بسیاری از مسائل مشکوک کرده است و در عین حال جلوگیری از فرار این اعضا، راضی نگه‌داشتن آنها و مدیریت آنها دردسر بزرگی برای رهبری طالبان است.
در سه سال گذشته، حملات گروه داعش در شهرهای بزرگ مانند ننگرهار، کابل، هرات و مزارشریف بر ملا هیبت‌الله به این پیمانه تأثیری نداشت، چنانکه انفجار اخیر در کندهار لرزه به اندام هیبت‌الله و شیخ‌های اطراف او انداخت. آنها فکر می‌کنند که این حمله زنگ‌خطر برای طالبان حوزه کندهار که در حال حاضر محور اصلی قدرت می‌باشد، است.
طالبان که از نظر ایدیولوژیک خود را نمایندگان اسلام سنتی می‌نامند و در توافق دوحه تعهد کردند که از اجندای بین‌المللی پیروی نکنند، با گذشت هر روز مشروعیت و پرستیژ شرعی خود را در برابر اسلام گرایان سیاسی بین‌المللی از دست می‌دهند.
ملا هیبت‌الله و رهبری طالبان می‌دانند که فعلا از حمایت جامعه جهانی برخورداراند و از سوی دیگر هیچ نشانی از اپوزیسیون در میان مردم افغانستان دیده نمی‌شود، به همین دلیل جدی‌ترین کاری که به عهده دارند رسیدگی به همین قشر دارای افکار متشدد، بنیادگرا و تروریست، است. او در این پیام صوتی وعده می دهد که سخت‌گیر ترین نظام را در افغانستان ایجاد می‌کند. به این ترتیب تلاش می‌شود تا فرار آنها را و پیوستن به داعش و دیگر گروه‌ها کاهش و کنترل نمایند.
به محض انتشار این پیام صوتی، خبرنگاران پروژه‌یی دوره جمهوریت، فعالان مدنی، میلیونرهای جهادی و سیاستمداران انجویی به میدان تاختند و نمایش مضحکی به راه انداختند. آنها در پیام‌های انگلیسی خود ترجمه این پیام را به رهبران غربی خود ارائه می‌کنند و می‌خواهند به آنها نشان دهند که طالبان تغییر نکرده و هنوز هم چنین افکار تروریستی را منتشر می‌کنند. این‌کار از یک سو نشان از ناآگاهی و درک نادرست آنها از مسایل افغانستان و جهان دارد و از سوی دیگر انسان عاقل را به شعور و فکر خود دچار شک و تردید می‌کنند. امریکا طالبان را با تمام معنی و با زیر و رو می‌شناسد و ماهیت ایدیولوژی آنها را عمیقا می‌داند. خوش‌بینی و ناآگاهی این فرصت طلبان نادان حتی برای غرب هم خنده‌آور است و نیازی به کارشناسی و توضیح آنها ندارند زیرا غرب به دنبال اهداف خاص خود است و برای رسیدن به این اهداف طالبان برای شان بهترین وسیله است.
به باور «اکثریت»، طالبان یک گروه تروریستی، جنایتکار و نیابتی است و بخش بزرگ از فضای خشونت در منطقه می‌باشد. از نظر ما هیچ تفاوتی بین آنها، داعش و سایر گروه های تروریستی وجود ندارد و نباید از آنها انتظار کار مثبت، ملت و دولت سازی داشت. اما مهمتر از همه این است که کشمکش‌های داخلی بین آنها روز به روز بیشتر می‌شوند و این پیام صوتی، نشان واضح از افزایش این کشمکش‌هاست. در کنار این، تفاوت‌های مادی، سیاسی و فکری میان رهبری طالبان و سربازان پیاده این گروه هر روز در حال افزایش است که منجر به تضعف تدریجی این گروه می شود؛ و تنها ملی گرایان مستقل افغان می‌توانند از این ضعف استفاده کنند و از آن برای بنیادهای قوی سیاسی و ایدیولوژیک آینده خود استفاده کنند.
با هر پیگیری جدید
در موضوعات الکترونیکی رایگان ما مشترک شوید
